سورناسورنا، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

فرشته عاشقی، پسرم سورنا

تولد 37 سالگی مامان ساناز

طبق معمول هر سال بدوبدوهای اسفند هم تو شرکت و هم تو خونه به پیک خودش میرسه. امسال با توجه به چند تا کاری که باید برای خونه انجام میدادیم، بریز و بپاش ها از هفته آخر بهمن شروع شد و تا خود شب عید ادامه داشت. البته تو این مدت بابایی و مامانی هم کلی پیشمون بودن و کمکمون کردن حتی روزایی که مامانی کار داشت بابایی می اومد پیشم تاحواسش به شما باشه تا هم خاله به کاراش برسه و هم  دربین بازی با شما کلی هم به من کمک میکرد. الهی همیشه تنشون سلامت باشه و سایشون بالای سرمون. چهارشنبه 27 اسفند ساعت 3 از شرکت زدیم بیرون و راهی خونه شدیم وقتی تو راه زنگ زدم به بابا مسعود گفت که خونست ولی خاله گفته بوده دنبال سورنا نیا باهم بیرونیم، کلی تعجب ک...
28 اسفند 1399

دستپخت مامان

دیروز بعد از این که کار کاغذ دیواری تموم شد و بابا ریخت و پاش های آقا رو جمع آوری کرد با هم رفتید بازی مافیا و من هم براتون شام مرغ ربی گذاشتم. وقتی بر گشتید و شامو خوردید بابا گفت دستت درد نکنه خیلی خوشمزه بود  شما هم گفتی مرسی مامانم واااقعا خوشمزه بود غذات بدم که باشه خوشمزه ترین غذای دنیاست. دورت بگردم عشق من که انقدر زبون داری و بلدی چطوری دل بقیه رو به دست بیاری امروز صبح خاله برای هر دومون وقت لیزر گرفته بود بابا مسعود و شماهم اومدید چون اونجا اصلا جای پارک نداره و حتما باید کسی تو ماشین بشینه تو ماشین که بودیم عمو امیر زنگ زد و با بابا مسعود حرف زدن شما هم از پشت سلام و علیکی کردی و بعد هم گفتی خالم وقت گرفته داریم م...
21 اسفند 1399

هدایای آلشپرت

امروز با همکارم رفته بودیم آلشپرت که سفارشهامونو چک کنیم از اونجایی که آلشپرت کلا برای تیم پرسپولیس لباس میزنه و همه پرسپولیسی هستن، صحبت از پرسپولیس و شما شد و گزارش فوتبالتو نشونشون دادم، آقای عطایی هم لطف کردن چندتا اکسسوری پرسپولیس بهت هدیه دادن که کلی از دیدنشون خوشحال شدی. مچ بندها برات خیلی بزرگ بود و انداخته بودی تو مچ پات و فوتبال بازی می کردی. ...
19 اسفند 1399

مسابقه نقاشی

امروز آخرین مهلت ارسال نقاشی با موضوع کرونا برای شرکت ما بود. برای همین امروز دیگه نشستی و یه نقاشی خوشگل کشیدی. بعدم گفتی این ویروس کرونا مثل توپ میمونه که من دارم شوتش میکنم ازمون دور بشه و کلی عشق کردم با این استدلالت پسر باهوش من. ...
5 اسفند 1399
1